ام اس ان (خرید از اینترنت در قسمت پیوندها)
آخرین مطالب
نويسندگان
چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 11:37 :: نويسنده : mohsen

عکس های خنده دار جالب و با مزه

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com



ادامه مطلب ...
سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 20:10 :: نويسنده : mohsen

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com

سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 20:4 :: نويسنده : mohsen

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com

سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 11:4 :: نويسنده : mohsen

مسابقه مجسمه های زنده در روسیه

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com



ادامه مطلب ...
سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 11:1 :: نويسنده : mohsen

هفـت راز و کلیـد طلایـی جذابیـت

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com



ادامه مطلب ...
سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 10:49 :: نويسنده : mohsen

عکـس های منتـخب احسـاسی و رمانتیـک

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com



ادامه مطلب ...
یک شنبه 25 تير 1391برچسب:, :: 11:2 :: نويسنده : mohsen

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

این شعر طنز اشاره​ای دارد به احوالات اجتماعی – سیاسی کشور که در دیالوگی جالب و متفاوت به نگرفتن یارانه ختم می​شود!

 

 

 

 

 

یک پیامک آمد از سوی زری
و اشاره کرده توی آن صری…
…ح نشد جا توی بیت اونوری!
که: مرا هر فصل جایی می‌بری؟!

گفتمش: یک شرط دارد، ای پری!
باید از یارانه‌ی خود بگذری

گفت: این یعنی که چی؟ ای بامرام!
توی این وضع قاراشمیش و درام
که به زیرش مانده نقدا خاص و عام
من مخارج را بیارم از کجام؟!

گفتمش: باز از بقیه بهتری
باید از یارانه‌ی خود بگذری

گفت پی در پی، چو تیری با تفنگ
کای جوانمرد بلند مو قشنگ!
فکر کردی تو فقط هستی زرنگ
گر تفنگی تو، منم همچون فشنگ!

این سخن‌ها را بگو با دیگری
باید از یارانه‌ی خود بگذری

دائما در خانه هستم، این درست
بی‌مداخل، فاقد هر گونه پست
شغل هم فعلا که نتوانیم جست
لکن این حرف شما از پایه سست

هست، ای مردی که بالای سری
باید از یارانه‌ی خود بگذری

کش چو پیدا کرد این گفت و شنفت
رو به من کرد و سپس با غیظ گفت:
گر نمی‌خواهی کنم بارت کلفت
کم بزن حرف و خصوصا حرف مفت!

می‌زنم طوری که گردی بستری
باید از یارانه‌ی خود بگذری

غیظ کرد و شیر درجا ماست شد
مو بر اندام ستبرم(!) راست شد
زنده نزدم یاد هولوکاست شد
گفتم از بالا چنین درخواست شد:

«با زبان خوش، نشد با توسری
باید از یارانه‌ی خود بگذری»!

گفت: این را با تو گفتند، ای ببو!
چون ز ترست سرخ گشتی چون لبو
مرد اگر هستند با ایشان بگو
من زری هستم، نترسم ز آبرو

نشنوم دیگر بگویی با زری:
باید از یارانه‌ی خود بگذری

در ادامه گفت او با دلبری
هی مزخرف پشت هم، از هر دری!
فی‌المثل: رفته کانادا خاوری!
یا که ایشان را پسش می‌آوری

یا تعهد می‌سپاری محضری
باید از یارانه‌ی خود بگذری

گفتم: از این حرف‌هایت شرم کن
اندکی لحن خودت را نرم کن
از اراجیفت کمی آزرم کن
کم تنور دشمنان را گرم کن

ای الهی از زمین ور بپری!
باید از یارانه‌ی خود بگذری

برگرفته از وبلاگ رند عالم سوز

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com

شنبه 24 تير 1391برچسب:, :: 13:7 :: نويسنده : mohsen

 

داستان این عروسی‌ بدین قرار است:
عروس ساکن بلندیهای جولان منطقه اشغالی تحت نظر اسرائیل می‌باشد و داماد در آنطرف مرز یعنی‌ در سوریه زندگی‌ می‌کند ،اگر عروس این مرز را بگذرد و به سوریه برود اسرائیل دیگر هرگز اجازه بزگشت به وی را نخواهد داد بنابر این عروس خانوم با اشک و اندوه فراوان با خانواده خود برای همیشه خداحافظی می‌کند و تک و تنها با دلی‌ پر از غصه به عروسی‌ خود آنطرف مرز میرود.








عروس خانم مشغول خداحافظ آبدی با خانواده خود








هنگام گذاشتن از منطقه بین دو مرز زیر نظر سازمان ملل








اشک و اندوه خانواده بخاطر جدایی همیشگی‌








آخرین خداحافظی عروس با خانواده و وطن





ورود به خاک سوریه و پیش داماد





اینهم از حال و روز عروس تک و تنها در روز عروسیش...

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com

ژست برتر برای عکس های دوستانه و خانوادگی + تصاویر

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com



ادامه مطلب ...
جمعه 23 تير 1391برچسب:, :: 13:35 :: نويسنده : mohsen

به گزارش روزنامه "سان"، زوی کروس روزانه 24 قوطی نوشابه گازدار می نوشید و پزشکان به وی هشدار دادند که در صورتی که این میزان از مصرف نوشیدنی ها گازدار را کاهش ندهد، مرگ وی حتمی خواهد بود.

زوی می گوید: از سن 14 سالگی به نوشید نوشابه کوکاکولا معتاد شدم و هر چند انتخاب گزینه انصراف از مصرف نوشابه و نوشیدنی های گاز برای من بسیار سخت است، اما برای بدست آوردن سلامتی خود باید به توصیه پزشکان عمل کنم .

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com

پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 22:49 :: نويسنده : mohsen

سن ۱۴ سالگی : تازه توی این سن، هر رو از بر تشخیص میدن . اول بدبختی ……..
سن ۱۴ سالگی : تازه توی این سن، هر رو از بر تشخیص میدن . اول بدبختی
سن ۱۵ سالگی : یاد می گیرن که توی خیابون به مردم نگاه کنن … از قیافه خودشون بدشون می یاد
سن ۱۶ سالگی : توی این سن اصولا راه نمیرن، تکنو می زنن … حرف هم نمی زنن ، داد می زنن … با راکت تنیس هم گیتار می زنن
سن ۱۷ سالگی : یه کمی مثلا آدم میشن … فقط شعرهاشون و بلند بلند می خونن … یادش به خیر اون روزها که تکنو نبود راک ن رول می خوندن
سن ۱۸ سالگی : هر کی رو می بینن تا پس فردا عاشقش میشن … آخ آخ …آهنگ های داریوش مثل چسب دو قلو بهشون می چسبه
سن ۱۹ سالگی : دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن … تیز میشن … ابی گوش میدن
سن ۲۰ سالگی : از همه شون رو دست می خورن …ستار گوش میدن که نفهمن چی شده
سن ۲۱ سالگی : زندگی رو چیزی غیر از این بچه بازیها می بینن … مثلا عاقل می شن
سن ۲۲ سالگی : نه می فهمن که زندگی همش عشقه … دنبال یه آدم حسابی می گردن
سن ۲۳ سالگی : یکی رو پیدا میکنن اما مرموز میشن … دیدشون عوض می شه
سن ۲۴ سالگی : نه… اون با یه نفر دیگه هم دوسته …اصلا لیاقت عشق منو نداشت
سن ۲۵ سالگی : عشق سیخی چند؟ … طرف باید باباش پولدار باشه… حالا خوشگل هم باشه بد نیست
سن ۲۶ سالگی : این یکی دیگه همونیه که همهء عمر می خواستم … افتخار میدین غلامتون باشم ؟
سن ۲۷ سالگی : آخیش
سن ۲۸ سالگی : کاش قلم پام می شکست و خواستگاری تو نمیومدم

سیر تکامل دختر خانمها

سن ۱۴ سالگی : تا پارسال هر کی بهشون می گفت چطوری؟ میگفتن … خوبم مرسی … حالا میگن مرسی خوبم
سن ۱۵ سالگی : هر کی بهشون بگه سلام … میگن علیک سلام … نقاشیشون بهتر میشه » بتونه کاری و رنگ آمیزی
سن ۱۶ سالگی : یعنی یه عاشق واقعیند … فردا صبح هم میخوان خودکشی کنن … شوخی هم ندارن
سن ۱۷ سالگی : نشستن و اشک می ریزن … بهشون بی وفایی شده … کوران حوادث
سن ۱۸ سالگی : دیگه اصلا عشق بی عشق … توی خیابون جلوی پاشون رو هم نگاه نمی کنن
سن ۱۹ سالگی : از بی توجهی یه نفر رنج می برن … فکر می کنن اون یه آدم به تمام معناست
سن ۲۰ سالگی : نه , نه … اون منو نمی خواست آخرش منو یه کور و کچلی می گیره … می دونم
سن ۲۱ سالگی : فقط سن ۲۷-۲۸ سالگی قصد ازدواج دارن ، فقط
سن ۲۲ سالگی : خوش تیپ باشه ، پولدار باشه ، تحصیلکرده باشه ، قد بلند باشه ، خوش لباس باشه … آخ که چی نباشه
سن ۲۳ سالگی : همهء خواستگارا رو رد می کنن
سن ۲۴ سالگی : زیاد مهم نیست که چه ریختییه یا چقدر پول داره ، فقط شجاع باشه ، ما رو به اون چیزی که نرسیدیم برسونه
سن ۲۵ سالگی : اااااااه ، پس چرا دیگه هیچکی نمی یاد… هر کن میخواد باشه ، باشه
سن ۲۶ سالگی : یه نفر می یاد ، همین خوبه ، بله
سن ۲۷ سالگی : آخیش
سن ۲۸ سالگی : کاش قلم پات می شکست و خواستگاری من نمیومدی

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com

پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 22:47 :: نويسنده : mohsen

وب سایت فارسی زبان برای دانلود ها | www.4downloads.ir

 

محمدرضا شاه پهلوی و فرح دیبا به همراه امیرعباس هویدا و مقامات دولتی در حرم امام رضا در مشهد – ۱۱ خرداد ۱۳۵۷

 

 

 

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com

پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 22:21 :: نويسنده : mohsen

عکس های منتخب احساسی رمانتیک (4)

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : mohsen

مورداک در یکی از خانواده‌ةای ثروتمند انگلیسی متولد شده بود اما با تمام ثروتی که خانواده‌اش داشت و در آینده به او به ارث می‌رسید وی هیچ‌گاه احساس خوشبختی نکرد زیرا یک صورت اضافی و بسیار زشت و تورفته در پشت‌سر او وجود داشت.

مردی که یک صورت اضافی و بسیار زشت در پشت‌ سرش هست+عکس
البته صورت دوم مورداک نه می‌توانست صحبت کند و نه چیزی بخورد اما در نهایت شگفتی می‌توانست بخندد یا گریه کند و مثل یک صورتک همیشه به پشت سر او چسیبده بود و او را همه جا همراهی می‌کرد.
ادوارد که جوانی ۲۰ ساله بود، به هیچ‌عنوان مانند هم‌سن‌وسال‌هایش نمی‌توانست خوش باشد و از زندگی‌اش لذت ببرد چرا که کمتر کسی حاضر به دوستی با مورداک بود و وی همیشه در تنهایی به سر می‌برد. کودکان با دیدن او پا به فرار می‌گذاشتند و از نگاه مردم کوچه و خیابان معلوم بود که هیچ‌کس تمایلی به صحبت با او ندارد. مورداک نه تنها روزها از دست سر خودش آرامش نداشت، بلکه شب‌ها هم نمی‌توانست سر راحت روی بالشت بگذارد. با رسیدن شب وقتی همه به خواب فرو می‌رفتند، همیشه از اتاق مورداک صدای نجواهی عجیبی به گوش می‌رسید، صداهایی که بیشتر شبیه زمزمه بود تا صحبت کردن. مورداک کاملاً در خواب بود و با نجواهایی که از پشت‌سرش می‌آمد از خواب می‌پرید، این صدای وحشتناک از دهان صورت دوم مورداک خارج می‌شد. هرشب، صورت دوم او شروع به گفتن جملات عجیب و غریب می‌کرد و مورداک به هیچ‌عنوان نمی‌توانست مانع این کار شود و هیچ کنترلی روی صورت خود نداشت.
مورداک ثروتمند بود و برای جدا کردن صورت دوم خود به هیچ‌عنوان مشکل مالی نداشت از این رو تصمیم گرفت شر صورت مزاحم را از سر خودش کم کند چرا که معتقد بود صورتش جملات شیطانی به زبان می‌آورد. او نزد چندین پزشک رفت و برای آنها توضیح داد که چگونه این صورت زندگی آرام را از او گرفته و التماس کرد هرطور شده این صورت شیطانی را از او جدا کنند اما هیچ پزشکی راضی به انجام این کار نشد. تحمل چنین زندگی‌ای برای مورداک بسیار سخت شده بود، او سعی می‌کرد با یاد گرفتن موسیقی فکرش را از صورت مزاحم منحرف کند اما مزاحمت‌های صورتش آن‌قدر زیاد شده بود که دیگر نمی‌توانست تحمل کند و برای همین در ۲۳ سالگی اقدام به خودکشی کرد.
درباره چگونگی خودکشی مورداک اطلاعات زیادی در دست نیست، بعضی‌ها می‌گویند که او با خوردن سم، خود را کشت و بعضی دیگر نیز می‌گویند که وی با شلیک گلوله به پیشانی‌اش جان خود را گرفت. اما شیوه خودکشی مرد بیچاره هرچه بود که او پیش از مرگ وصیتنامه‌ای نوشت و خواست که پیش از دفن کردنش حتماً صورت شیطانی او را کاملاً از ین ببرند تا مبادا در گور هم باعث آزاد و اذیت او شود. درباره جزئیات زندگی ادوارد مورداک اطلاعات بسیار اندکی در دست است و حتی زمان تولد و مرگ او دقیقاً مشخص نیست.
مورد عجیب درباره او زمانی اتفاق افتاد که علم پزشکی پیشرفت چندانی نکرده بود و اطلاعات به جا مانده از او نتیجه داستان‌هایی است که سینه به سینه از مردم نقل شده است. در بعضی از داستان‌ها آورده‌اند که صورت دوم ادوارد چهره یک دختر زیبا بود اما به عقیده پزشکان که احتمال می‌دهند صورت دوم ادوارد قل انگلی او بود چنین داستانی کاملاً اشتباه است زیر معمولاً قل‌های انگلی از یک جنسیت هستند.
مرد صورت دندانی
چانگ زوپینگ یکی دیگر از مردانی بود که با دو صورت متولد شد. چانگ اهل چنین بود و ۴۰ سال با صورت اضافه خود که در سمت راست سرش قرار داشت زندگی کرد تا اینکه در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ یک سرباز آمریکایی به صورت تصادفی با چانگ برخورد کرد.
صورت اضافه چانگ شمال دهان، ربانی ناقص و بدریخت، چندین دندان، قسمتی از پوست سر و قسمت‌های نه چندان کاملی از دیگر اعضای صورت می‌شد. گلو و لب‌های صورت دوم چانگ به‌طور مستقل نمی‌توانست فعالیت داشته باشد. اما وقتی چانگ دهانش را باز می‌کرد، دهان دوم او نیز تا حدودی عکس‌العمل نشان می‌داد. وقتی سرباز آمریکایی چانگ را ملاقات کرد به او پیشنهاد داد برای جراحی و خلاص شدن از صورت دوم، همراه او به آمریکا برود. چانگ پس از بستری شدن در بیمارستان مورد عمل جراحی قرار گفت. تمامی مراحل جراحی او به صورت مستند و زنده از شبکه تلویزیونی‌ای به نام «این باورکردنی نیست» پخش شد.
مرد سربه‌سر
«پاسگال پینون» سال ۱۸۸۹ متولد شد. وقتی او به دنیا آمد هیچ‌کس نمی‌توانست چهره پاسگال را باور کند، او یک غده بسیار بزرگ روی پیشانی‌اش داشت و برای همین بعدها نام پاسگال را «مرد مکزیکی دو سر» گذاشتند. دهه ۱۹۰۰ بود. پاسگال کارگر ایستگاه قطار در تگزاس بود که یکی از مسافران به محض دیدن پاسگال توجهش به چهره عجیب او جلب شد. مرد مسافر سیرک داشت و با خودش فکر کرد که می‌تواند از چهره پاسگال، پول خوبی به دست آورد. او در ازای دریافت مبلغ چشمگیری به پاسگال پیشنهاد کرد که در سیرک او مشغول کار شود البته با یک شرط بسیار مهم و آن اینکه پاسگال اجازه دهد روی غده‌اش با موم، صورت انسان بسازند و در پوسترهای تبلیغاتی سیرک بنویسند که پاسگال مرد دو سره است.
جالب اینجاست که در بعضی گزارش‌ها آمده است که این سر از جنس نقره بود و در یک عمل جراحی زیر پوست پاسگال گذاشته شده بود. پاسگال‌ سال‌ها در سیرک نمایش اجرا کرد و بعد ازتمام شدن مدت قراردادش مدیر سیرک سرمصنوعی را از روی پیشانی او برداشت و پاسگال به تگزاس برگشت.

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com

چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 10:14 :: نويسنده : mohsen

طریقه مولتی میلیونر شدن با میلیونر شدن چندان فرقی ندارد. کارشناسان این رشته همان هایی هستند که واقعا خودشان میلیونر بوده اند و فقط آنان می توانند در این باره اظهارنظر کنند.

همه ثروتمندان بر این عقیده هستند که دارایی و ثروت بسیار زیاد از طریق یک شغل خوب یا به شیوه پس انداز مستمر مانند یک صورت حساب ماهانه یا حتی برنده شدن در بخت آزمایی دست یافتنی نیست، بنابراین اگر هر ماه خود را موظف می کنید که علاوه بر پرداخت قبوض ماهانه، مبلغی را هم به عنوان پس انداز کنار بگذارید به این امید که روزی ثروتمند شوید کافی نیست! البته پیشنهاد نمی کنیم پس انداز کردن را رها کنید! میلیونر شدن بیشتر شبیه یک انتخاب یا اراده است. اینکه بتوانید منابعی را پیدا کنید که اصلی ترین اطلاعات محرمانه راجع به میلیونر شدن را در برداشته باشد، مسئولیت خودتان است و مبتنی بر تصمیم و اراده فردی شماست.

اینجا می خواهیم شما را با ۵ نکته کلیدی که در راستای رسیدن به این هدف، حیاتی است، آشنا کنیم:

1 - افکارتان را در مورد پول تجزیه و تحلیل کنید و ارزش های سالم پول را در ذهنتان پرورش دهید

اگر شما پول را چیزی کثیف و پلید می پندارید، پس هرگز آن را جذب نخواهید کرد. به عبارت دیگر هر چند پول مانند چرک کف دست است ولی اگر خوب فکر کنید، می بینید همین چرک کف دست، حلال بسیاری از مشکلات است. از این گذشته، معمولا کسانی که خودشان در زمینه مالی چندان موفق نبوده اند این شعارها را ساخته اند، پس اگر واقعا می خواهید ثروتمند شوید، بهتر است ذهن تان را از تفکر منفی نسبت به پول خالی کنید.

2 - احساسات تان را در مورد پول محک بزنید

خودتان را در یک تمرین بصری غوطه ور سازید و تصور کنید که هم اینک یک مولتی میلیونر شده اید. آنگاه اگر صد درصد با این موضوع یعنی ثروتمند بودنتان احساس راحتی نمی کنید، پس مطمئن باشید که هرگز پولدار نخواهید شد. اگر احتمالا جزو آن دسته افرادی هستید که باور قلبی تان بر این است که پول زیاد باعث دردسر می شود و اینکه هر که بامش بیش برفش بیشتر پس بهتر است پولدار شدن را هم فراموش کنید.

3 - کارمند خود باشید و سعی کنید خودتان بدون هیچ جبری بر کیفیت و راندمان کارتان نظارت داشته باشید حتی می توانید از رئیس تان بخواهید به شما به ازای میزان کار مفیدی که انجام می دهید پاداش بدهد نه بر اساس ساعات کارتان

به طور مثال شما باید ۴۰ ساعت در هفته کار کنید اما هیچ محدودیت یا اجباری برای میزان فروش تان یا هر کار دیگری که انجام می دهید، وجود ندارد. معمولا حقوق های ساعتی سقف مبلغی را که شما می توانید به دست بیاورید در نظر می گیرند، ولی اگر قرار باشد براساس راندمان کارتان حقوق دریافت کنید سخت تر کار می کنید و به این ترتیب به سختکوشی عادت خواهید کرد. در نتیجه قطعا انسان موفق تری خواهید بود. همواره به یاد داشته باشید که پولدار شدن هرگز با تنبلی و راحت طلبی به وجود نمی آید، پس اگر ثروتمند شدن خواسته واقعی شماست، بهتر است نهایت تلاش خود را به کار ببندید.

4 - مجلات معتبر را مطالعه کنید و خودتان را از لیست ثروتمندان مطرح کشورتان مطلع سازید

سعی کنید داستان های موفقیت میلیاردرها و مولتی میلیونرها را مطالعه کنید و آنها را سرلوحه کار خود قرار دهید. از شیوه هایی که آنها در پیش گرفته اند الگوبرداری کنید و عملکردشان را با منش و روش خود مقایسه کنید.

درست است که شاید هرگز نمی توانید به اندازه آنها ثروتمند شوید ولی دست کم می توانید موقعیت فعلی تان را بهبود بخشید. طبق یک ضرب المثل قدیمی اگر ماه را هدف قرار دهید در نهایت حداقل به یک ستاره دست خواهید یافت!

علاوه بر این، شما با آگاهی یافتن از سختی ها و مشکلاتی که آنها برای دستیابی به هدفشان پشت سر گذاشته اند، قوت قلب می گیرید و برای رسیدن به خواسته تان مصمم تر می شوید.

5 - به هدف خود سخت بچسبید

خود را باور داشته باشید و بر تصمیم تان پافشاری کنید. از توصیه های کارشناسانه اجتناب کنید مگر اینکه آن یک توصیه مثبت باشد. اجازه ندهید اطرافیان تان با سخنان ناامید کننده روحیه تان را تضعیف کنند و شما را از رسیدن به هدف بازدارند. بهتر است نصیحت هایی را بپذیرید که از جانب یک مولتی میلیونر ارائه شده باشد.

http://www.ganja2music137.com/shop/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=7 < > dariushkamani.blogfa.com

پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: